سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صدای پای آب
دانش بدون توفیق بهره نمی دهد . [امام علی علیه السلام]

نویسنده: خدیجه اسدی  دوشنبه 86/12/20  ساعت 10:50 صبح

دود می خیزد ز خلوتگاه من.

کس خبر کی یابد از ویرانه ام؟

با درون سوخته دارم سخن.

کی به پایان می رسد افسانه ام؟

 

دست از دامان شب برداشتم،

تا بیاویزم به گیسوی سحر.

خویش را از ساحل افکندم در آب،

لیک از ژرفای دریا بی خبر.

 

بر تن دیوارها طرح شکست.

کس دگر رنگی در این سامان ندید.

چشم می دوزد خیال روز و شب،

از درون دل به تصویر امید.

 

تا بدین منزل نهادم پای را،

از درای کاروان بگسسته ام.

گرچه می سوزم از این آتش به جان،

لیک بر این سوختن دل بسته ام.

 

تیرگی پا می کشد از بام ها:

صبح می خندد به راه شهر من.

دود می خیزد هنوز از خلوتم.

با درون سوخته دارم سخن.




لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سلام
یه شعر خوشکل از حافظ
ادامه
[عناوین آرشیوشده]


 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت

پیوندهای روزانه
شعرهای سهراب سپهری [133]
[آرشیو(1)]



اوقات شرعی


تعداد کل بازدید
9627
تعداد بازدید امروز
13
تعداد بازدید دیروز
1

درباره خودم
صدای پای آب لوگوی خودم
صدای پای آب








آرشیو
مرگ رنگ
جک و لطیفه


اشتراک