سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صدای پای آب
کاش تازیانه هایی بر سر یارانم بود تا در حلال و حرام تفقّه می کردند . [امام صادق علیه السلام]

نویسنده: خدیجه اسدی  دوشنبه 86/12/20  ساعت 7:9 عصر

دلسرد

قصه ام دیگر زنگار گرفت
با نفس های شبم پیوندی است
پرتویی لغزد اگر بر لب او
 گویدم دل : هوس لبخندی است
خیره چشمانش با من گوید
 کو چراغی که فروزد دل ما ؟
 هر که افسرد به جان با من گفت
آتشی کو که بسوزد دل ما؟
خشت می افتد ازاین دیوار
رنج بیهوده نگهبانش برد
دست باید نرود سوی کلنگ
 سیل اگر آمد آسانش برد
 باد نمنک زمان می گذرد
 رنگ می ریزد از پیکر ما
خانه را نقش فساد است به سقف
سرنگون خواهد شد بر سرما
گاه می لرزد با روی سکوت
غولها سر به زمین می سایند
 پای در پیش مبادا بنهید
 چشم ها در ره شب می پایند
تکیه گاهم اگر امشب لرزید
 بایدم دست به دیوار گرفت
با نفس های شبم پیوندی است
 قصه ام دیگر زنگار گرفت

 




لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سلام
یه شعر خوشکل از حافظ
ادامه
[عناوین آرشیوشده]


 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت

پیوندهای روزانه
شعرهای سهراب سپهری [133]
[آرشیو(1)]



اوقات شرعی


تعداد کل بازدید
10020
تعداد بازدید امروز
4
تعداد بازدید دیروز
11

درباره خودم
صدای پای آب لوگوی خودم
صدای پای آب








آرشیو
مرگ رنگ
جک و لطیفه


اشتراک